سلام خدای من

کجایی خدا خیلی دلم برات تنگه

در میان این همه آدم تنها تورو می خوام  ، می دونم داری نگام می کنی ، آره ، خودم شنیدم یکی بهم گفت که خدا  هروقت بنده اش بهت توجه می کنه جوری بهش توجه می کنه که انگار بنده ای دیگه غیر اون نداره ، خیلی قشنگه

یه جای خیلی نزدیک و دور از مردم برای تنهایی و حرف و گپ با تو ، کجایی تو میشه انقدر بهم توجه کنی که فقط خودتو ببینم و لا غیر ، میشه؟

خدا بعضی از بندگانت خوب باهات درد دل می کنن و باهات حرف می زنند خدایا بعضی بندگانت خوب رشد کردن و فقط از تو حرف می زنن . ای بابا من که نه بلدم اینجوری باشم نه بعضی ها به ما یاد نمی دن ، آره منظورم خود خودت هست . خدای من در هر حالی که باشم می دونم تو منو دوست داری ، حقیقتش خیلی خسته شدم خودت عاشق بنده هاتی و من و امثال من فقط می شنویم از این و اون که تو عاشق ماهایی بابا یکمی حال بده به ما یکمی مقام بده به ما بگذار ما هم طعم این عشق و بچشیم ، می دونم درد داره و سخته آره می دونم اما اگه عشق تو باشه حله ، می دونم بدون درد و اینها هم می تونی عاشقمون کنی اما همه کاره خودتی ، خودت درستش کن .

خدایا از مهربانی هات ممنون ، از نعماتت ممنون چه اونهایی که می دونم و چه اونهایی که نمی دونم خدایا سلام مارا  از جانب خودت به آقای ما امام زمان عجل الله فرجه الشریف برسان و بگو شرمنده ایم از اینهمه اذیت و آزار .

خدایا دوست دارم ولی مارا به ولیمان برسان و اورا از ما راضی قرار بده

یا علی

سلام خدای من

خوشحالم توفیق حرف زدن باهات رو پیدا کردم کاش خودتم پیدا می کردم خیلی حرف زدن باهات سخته چند روز پیش توی حرم امام رضا علیه السلام در مشهد باهات حرف زدم امید وارم به حرف هام گوش داده باشی ( حوائج و اینا ) خلاصه خیلی امید وارم تو امید منی در تمام زندگی . خدای من نمی دونم چی می خوام سعی می کنم نمی شه هر کجا که نگاه می کنم درگیر نفس و گرفتاریش می شم امید وارم کمکم کنی . خانوادم دچار مشکل شده و من هنوز درگیر حل و فصلم بابا گلی به جمالت خوب دست ما رو تو پوست گردو گذاشتی

باشه هرطور که می خوای با ما بازی کن منم بی طاقت ؛ امید وارم داد و بیداد نکنم  بابا انگاری حالیت نیستا با ما که بازی می کنی ما دردمان می آید و بیچاره می شیم فقط تو حال می کنی ما همش درد می کشیم و به اصطلاح با ما عشق بازی هم می کنی ؛ البته ما هم همین بلاها رو سر نوزادان در میاریم با فشاد دادن و لپ کشیدن و در نهایت جاری کردن اشک این طفل معصوم ها خدایا باشه همه کاره تویی

خدایا دوستت دارم

سلام خدای من

کجایی ؟ امروز خسته بودم و خوشحال که توانستم برای دوستم کار مثبتی انجام بدم . خیلی بی حالم ؛ کجایی؟

هر لحظه نمی تونم بیادت باشم اصلام بهم یاد ندادند که به یادت باشم . می دونم تو دوستم داری گاهی وقت ها که من بی معرفتیم بیشتر می شه یه حالی می دی تا به خودم بیام میدونم دوستم داری.

یکی دو روزه که یکی از بزرگان یه حدیث برام خوند که عجیب رفتم تو فکر ؟‍‍! فرمود : امام حسین یا امام سجاد شک از منه فرمودند در دعایی که ای خدای من زیبا ترین کارهای من زشت هستند . یکمی گذشت بعد این بزرگ فرمود خیلی قشنگ فرموده است امام معصوم که قشنگ ترین کارهای من انسان زشت است ؛ درسته چون اگه قشنگ ترین کارهای ما انسانها نماز است که مظهر تمام خشوع ماست اگر موفق بشیم با شکوه بخوانیم با تمام حضور قلب ، ( محال برای من ) باز در مقابل خدا اصلا دیده نمیشه و زشت است .

خدایا کارهای زیبای ما که در مقابل بزرگی و عظمتت زشت هستند مارا به بزرگی ات ببخش که تو فقط قدرت بر بخشیدن داری .

دوست دارم خدا

سلام خدا

جالبه مگه نه اسم خودتم سلامه و همش دارم اسم خودت و به خودت میگم

چند شبی بود نشد بیام باهم حرف بزنیم از یه بزرگی سوال کردم چطوری باید باهات مناجات کنم خودت خوب می دونی چی گفت ؛ گفتم میشه با نوشتن هم با خدا مناجات کرد؟ گفتش آره میشه خود نوشتن هم مناجاته

آدما زود بزرگ میشن و دنبال هر کاری که هستن میرن و در نهایت خیلی خوب نگاه کنیم به هدفش می رسند خدایا چرا ماهارو خلق کردی ؟ تو که نیازی به من و امثال من نداری و نداشتی چی شد یه دفعه/

می دونم ماهارو دوست داری هرکس اگه یکم دقت کنه میبینه دوستداشتن تورو ؛ می دونم می خواستی به ما فیض برسانی اینها همه درست اما تعداد کسانی که عاشق تواند آنهم با اینهمه درجات مختلف عشق خیلی نیستند. کجایی؟

چقدر صحبت کردن باهات سخته ‍! من که علمی ندارم و میام به خیال خودم عالمانه حرف می زنم برای تو که عالم مطلقی و علم از فیوضات توست خندت میگیره مگه نه ؟

خدایا نمی دونم چرا در کارهای خوب تنبلم و بی اراده کمکم کن تا خلاصه یه کاری کنم از این همه تنبلی و درجا زدن خسته شدم

شد یه بار ما ازت چیزی بخوایم بدون معطلی به ما بدی ؟ نه تابه حال شده؟

آره می دونم شده اما خودم بی خبرم می دونم هوامو داری و نمی خواهی روسیاه درگاهت بشم خدایا خودتی و من

کمکم کن تا روسفید بشم

خدایا به حجتت سلام مارا از جانب خودت برسان که خیلی خیلی شرمنده ی تو و ایشان هستم

یاعلی ای علی اعلی

سلام خدا

هنوز دلم می خواد بشینم باهات یه دل سیر حرف بزنم اما نمی دونم چی کار میکنی با من یا چی کار میکنم که زبانم بند میاد و هرچه در فکرم هست و نیست از یادم میره . 

کجایی ؟ میخوای با هم حرف بزنیم من که دلم می خواد؛ از بعضی ها شنیدم وقتی با کسی کار داری نمی ذاری شب بخوابه ؟ راستی چرا شب و انتخاب کردی خیلی کارهای مهمت توی شب بوده مثل نزول قرآن چرا واقعا؟ می دونم این فکر های من از جانب خودته که داره توی ذهنم بوجود میاد . اینهمه مخلوق که داری چجوری اند الان ؟ تو چه وضعی هستند ؟ اینهمه آدم از زن ومرد پیر وجوان دختر و پسر بچه و غیره چی کار می کنن ؟

شنیدم هر لحظه منتظری که بیان در خونت باهات حرف بزنن تو هم با اونها حرف بزنی؟ راستی با حضرت موسی حرف زدی اونهم خیلی زیاد که تو قرآنت آوردی کلم الله موسی تکلیما

واقعا چه خبره؟

خدایا خیلی وقت ها با دیدن آدمهات دلم برات تنگ میشه خیلی خیلی زیاد به

طوری که دلم میخواد یه جای خالی گیر بیارم باهات بشینم و یه درد دل حسابی باهات کنم

خیلی وقت ها دلم می گیره از خودم می پرسم کجایی . یادمه تو کلاس های اول ابتدایی یه کتاب فارسی داشتیم که یه شعری درباره ی تو توش بود . ای نام تو بهترین سرآغاز بی نام تو نامه کی کنم باز ای یاد تو مونس روانم جز نام تو نیست بر زبانم حالا کاری با ادبیاتش ندارم اما زیباست وقتی قشنگ تو برش بری خودمونیم خودت بالایی و همه کاره من و امثال من دگیر چیزایی هستیم که باز منتهی می شه به بدبختی خوب نگفتی کجایی خدای من

جالبه هر کس وقتی به یه سنی می رسه که مستقل بشه دنبال کسی هست که باهاش بتونه این چند ساله عمر رو ( یکی دو روزه ی زندگی ) بگذرونه اینی که گفتم خودمم همین طورم اما چرا ازت غافلم چی میشه از یادم میری چه خبره ؟ نمی دونم اما می دونم کم کاری خودمه خیلی وقت ها به خودم قول هایی میدم اما نمی تونم به اونها برسم جالبه خیلی وقت ها اصلا یادم میره قولی دادم به خودم.

خدای من

محرم شما اومد و دهه ی اول هم تمام شد و نفهمیدم برای حجتت چه کردم چی شد اصلا اما به هر حال احساس می کنم یه اتفاقاتی داره برام میافته اگر خودت بخوای می تونی همه چی رو درست کنی بله می دونم که دوست داری صدای من و امثال من و بشنوی می دونم دوست داری درت خونه ات زاری و ناله کنم اما خدای من تو که می دونی من چه جوریام اصلا خودت منو خلق کردی خودت به همه ی وجودم آگاهی بیا و ایندفعه یه نگاهی دیگه کن که راه بیافتیم مستقیم بیاییم درت خونت و بدون هیچ حرف اضافی و مقدمه بگیم خدایا دوست دارم

خدایا دوست دارم می بینی منو ؟ داری منو؟ ببن من بنده ی بیچاره و تنهات باشه هرچی که تو بخوای دوست دارم خدایا اما با تمام اینهمه حرفا نگفتی کجایی خدای من کجایی؟